چرت محض است که بگوییم می شود بازرسی ها را مدیریت کرد و کم کم خواهند گفت و خواهی شنید !!
اول دآد زدیم این چیزی که در ژنو نوشتید خیلی کلی است . چرا از جزئیات چیزی نگفتید ؟ چرا آنچه که ما باید انجام دهیم جزء به جزء آن مشخص است اما جزئیات کار آن ها معلوم نیست ؟ گفتید جزئیات را بعدا مطرح می کنیم ! انگار که وقت نداشتید !
دوم دآد زدیم امام امت فرموده اند از توافق چند مرحله ای اجتناب کنید . به ضررتان است ! ما دلواپسیم !! گفتید به جهنم که دلواپسید !مگر می شود با این همه اختلاف یکجا کار را تمام کنیم ! انگار به هر قیمتی که بود می خواستید توافق کنید !
سوم دآد زدیم مراقب باشید این پیاده روی ها لیزتان می دهد در لوزان ! مراقب باشید ! هر چه زود تر جزئیات را مشخص کنید کار دارد خطرناک می شود ! گفتید بزدل ها می ترسند و ترسو ها می لرزند ! چرا اینقدر در کار دیپلمات ها فضولی می کنید . بگذارید کارمان را بکنیم . انگار هی می گفتید بلدیم ، بلدیم !
چهارم دآد زدیم ای بابا لوزان که بد تر شد از ژنو ! چرا دوباره لیز خوردید ؟ گفتید شما نمی فهمید این که ما خواندیم ارزشی نداشت . فقط یک چرک نویس بود ! یک بیانیه مطبوعاتی که این همه داد و بیداد ندارد ! انگار منتظر بودید تا چرک نویس توسط دشمن پاک نویس شود !
پنجم دآد زدیم آمریکایی ها فکت شیت دادند ، فکت شیتتان کو ؟ گفتید شما حرف دشمن را باور کردید ! همین حرف هایی که زدیم برایتان ، همین هاست فکت شیت مان ! انگار که این بار دشمن راستگو تر از خودی ها بود ! متاسفانه
ششم دآد زدیم آن ها در فکت شیت شان نوشته اند صنایع نظامی را بازدید می کنند ! گفتید، آن ها برای خودشان گفته اند ! انگار پذیرفتیه اید که بازرسی کنند !
ششم دآد زدیم این چیزی که نوشته اید در مذاکراتان دست شما را خواهد بست ! مشخص کنید این سطح و روش های بازرسی ها تا چه اندازه ای است ؟ گفتید ما خودمان حقوق دانیم می دانیم چه را امضا کردیم ! انگار که نفهمیدید چه کرده اید !!
هفتم دآد زدیم صنایع نظامی محرمانه است ، خاص است نمی شود بازرسی کرد ! گفتید چشم بسته می بریم ، دست بکشند به تاسیسات و چشم بسته برشان می گردانیم !
هشتم دآد زدیم مگر می شود ؟ امضا کرده اید که در هر سطح و اندازه بازرسی کنند ! مگر می شود بازرس را چشم بسته برد و آورد ؟! می آیند داخل از مشاهداتشان توان سنجی می کنند ! گفتید برو بابا لبو فروش بی سواد از جای معدود تغذیه شونده ، ما خودمان می دانیم چه می کنیم ! و انگار آن ها می دانند که عمرا بتوانید چنین کاری بکنید ! جای چشم بسته ، با پنج چشم باز خواهند آمد و معلوم شد که انگاری نمی دانید چه می کنید !
و امروز متاسفانه هم دشمن راستگو تر از دوستان بود . هم حقوق دانها سرشان کلاه گشاد رفت و نفهمیدند چه کردند ! هم امر امام امت را بر زمین نهادند ! هم باید منتظر دیگر گاوبندی ها باشیم و هم بندهای فکت شیت آمریکا یکی یکی دارد اجرایی می شود و ...
روی هم رفته چرت است کسی بگوید که می شود بازرسی ها را مدیریت کرد !
مگر می توانی جاسوس را مدیریت کنی ؟ جاسوسی که از طرف نمایندگی تام الاختیار سیا - یعنی آژانس انرژی اتمی - و با حکم او آمده و تو امضا دادی و قبول کردی که حتما باید این جاسوس خانه راضی و مطمئن شود و باش و ببین که هر چه جلو تر بروی می بینی که راضی نمی شود که هیچ تا نقشه کوچکترین قطعه موشک های تو را روی میز اربابان صهیونیستش نگذارد و خون تک تک دانشمندان مظلوم تو را بر زمین نریزد راضی نخواهد شد و باز خواهی گفت مگر می شود با دنیا جنگید !؟ مگر اقتدار ما به برد موشکهایمان بسته است ؟ و هزارن توجیه و ماست مالی برای گند هایی که زدی ! اما این را بدان اگر کوچکترین بازرسی از تاسیسات نظامی اتفاق بیفتد ، با سرب داغ سینه متجاوز را می شکافیم . مراقب رشته هایت باش چون خیلی زود پنبه می شوند !